معایب فرنچایز
واضح است که مزایای استفاده از این نوع کسب و کار میتواند احتمال موفقیت بیشتر و ورشکستگی کمتر در مقایسه با کسب و کار مستقل باشد. با این حال، متقاضیان فرنچایز باید برخی آزادیهای خود را فدای آن کنند .
یک فرنچایزی باید محدودیتهای این نوع کسب و کار را از پیش بداند.معایب فرنچایز عبارتند از:
- حق امتیاز و تقسیم سود
یکی از معایب فرنچایز این است که تمامی فرنچایزرها، حق امتیاز و بخشی از سود حاصل از فروش را در ازای استفاده از نام، محصولات، خدمات و سیستمهای اقتصادی خود، از فرنچایزیها طلب میکنند. این هزینهها در انواع مختلف فرنچایز و حتی در صنایع مشابه، متفاوتند. برای مثال، شرکت Subway گزارش داده است که هزینه اولیهاش ۵۲۰۰۰ تا ۱۹۱۰۰۰ دلار است. همچنین Quizno’s، ۷۷۰۸۰۰ تا ۱۱۰۰۰۰۰ دلار، McDonald، ۴۸۹۹۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰۰ دلار و Taco Bell 3000000 دلار را به عنوان هزینه اولیه اعلام کردهاند. این هزینهها نسبت به هزینهی زمین و ساخت، تغییر میکنند.
هزینههای اولیه معمولا شامل حق امتیاز و هزینه استفاده از نام تجاری است. اغلب فرنچایزرها در قبال استفاده از نامشان، هزینه مطالبه میکنند. سایر هزینهها میتواند شامل هزینهی خرید و آمادهسازی مکان، ساخت، تابلوها، تجهیزات، لوازم و آموزش باشد. به عنوان مثال، شرکت Closets by Design هزینهای بین ۱۹۵۰۰ دلار تا ۳۴۹۰۰ دلار دریافت میکند که حمایت و آموزش مدیریتی و پشتیبانی را در بر میگیرد. پیش از امضای هر قرارداد فرنچایز، فرنچایزی باید هزینهی نهایی را محاسبه کند.
فرنچایزرها به طور پیوسته و در دورههای زمانی، هزینههایی را نیز به عنوان شراکت در سود دریافت میکنند. این مقدار، معمولا درصدی از سود ناخالص حاصل از فروش است. مقدار این دریافت، بین ۱ تا ۱۱ درصد متغیر است. البته به طور معمول، این مقدار بین ۳ تا ۷ درصد میباشد. به عنوان مثال، شرکت Atlanta Bread Company 5 درصد دریافت میکند که به صورت هفتگی پرداخت میشود. این مقدار ممکن است هزینهی سربار کسب و کارها را بسیار افزایش دهد. حتی اگر کسب و کاری نتواند سودی بدست آورد، این هزینه اخذ خواهد شد. در برخی موارد معدود، هزینهای که باید برخی کسب و کارها به شرکت اصلی پرداخت کنند، درست برابر سودی است که عائدشان میشود. برای جلوگیری از این معضل، کسب و کارها باید محاسبات اقتصادی مورد نیاز را انجام دهند. یکی از راههای انجام این کار این است که جزء به جزء هر آنچه دریافت میکنند، محاسبه کنند و سپس مقایسه کنند که آیا با هزینهها مطابقت دارد یا خیر. توجه داشته باشید که کدام هزینهها، اولیه هستند و کدام اضافه. حتی دارا بودن فرنچایز شرکت معتبری چون McDonald به معنی موفقیت نیست. حدود ۸ درصد از فرنچایزیهای این شرکت به دلیل فشارهای مالی، خود را بازخرید میکنند.
- نظارتها و کنترلهای سختگیرانه
اگرچه یک فرنچایزی، صاحب کسب و کار است، اما خودمختاری یک کسب وکار مستقل را دارا نیست. برای حفظ شهرت اجتماعی، شرکت اصلی، رعایت استانداردهای مشخصی را از زیردستان انتظار دارد. اگر یک فرنچایزی از پس این استانداردها بر نیاید، شرکت اصلی، مجوز وی را باطل میکند. نظارت بر رعایت این استانداردها توسط بازرسان مشخص میشود. در برخی مواقع، سختگیریها بار سنگینی را بر دوش زیردستان میگذارد. یک فرنچایزی، بعضا ناچار است گزارشات کتبی را ارائه کند که زمان بسیار زیادی از وی میگیرد. در برخی حالات ممکن است قوانین وضع شده در این رابطه کمی ناعادلانه و نامطلوب باشد.
- محدودیت در خرید
برای حفظ کیفیت ممکن است فرنچایزیها مجبور باشند محصولات و تجهیزات خاصی را از فرنچایزر و یا مراکز مورد تایید آنها خریداری کنند. به طور مثال، شرکت Kentucky Fried Chicken فرنچایزیهای خود را مجبور به خرید چاشنی از شرکت خاصی کرده است، چرا که ممکن است خرید چاشنی نامرغوب و ارزان باعث بدنامی شرکت شود. در برخی شرایط، ممکن است این نوع قوانین در دادگاه به عنوان نقض قانون، مورد اعتراض واقع شوند، اما به طور کلی وضع این قوانین حق شرکتهاست. شرکت اصلی میتواند برای تولیدات خود قیمت تعیین کند ولی برای تولیدات فرنچایزیهای خود، خیر. در این باره شرکت اصلی تنها میتواند قیمتهایی را به فرنچایزیهای خود پیشنهاد دهد.
- خط تولید محدود
در اغلب موارد، در قرارداد فرنچایز اشاره میشود که فرنچایزی تنها میتواند کالاهایی را به فروش برساند که شرکت معین میکند. در غیر این صورت مجوز او باطل خواهد شد.
بر اساس این قرارداد ممکن است یک فرنچایزی مجبور به تولید یک محصول خاص شود و یا نتواند محصول مورد علاقهی خود را تولید کند. آزادی فرنچایزی در بومیسازی محصول محدود شده است، اما برخی شرکتها اجازهی این کار را به فرنچایزیهای خود میدهند.
یکی از فرنچایزیهای McDonald به نام Herb Peterson، به هنگام آشپزی، نیمروی لبهگردی ساخت که ظاهر آب پز داشت. وی این نوع نیمرو را در شیرینی انگلیسی قرار داد، آن را با گوشت کانادایی و پنیر آب شده تزیین کرد، و غذای حاصل را به Ray Kroc، سرآشپز شرکت نشان داد. وی دو عدد از آنها را خورد و پس از آن این محصول با نام پیشنهادی همسر آقای Peterson یعنی «گیرا» به فروش رسید؛ در سال ۱۹۷۵ این شرکت اولین ارائه دهنده فست فود شد که صبحانه هم سرو میکرد و این نیمرو یکی از اجزای اصلی منوی صبحانه شد.
- برنامههای آموزشی نامطلوب
هر فرنچایزی باید مراقب شرکتهایی باشد که قول خدمات، راهنماییها و کمکهای زیادی میدهند ولی به هیچ کدام عمل نمیکنند. برای مثال، یک فرنچایزر پس از دریافت هزینه بسیار بالا بر برنامهای تحت عنوان «برنامهی وسیع و جامع آموزشی» تکیه کرد. آن برنامه چیزی جز چند جزوه خودآموز نبود. مثال دیگر در این مورد، فرنچایزیهای عجولی هستند که به شرکتهای گمنام اعتماد میکنند و دیگر آنها را نمیبینند! اگرچه قوانین تا حد زیادی جلوی این مشکلات را گرفته اند اما همچنان افراد سودجویی وجود دارند که از افراد ناآگاه سوء استفاده میکنند.
- اشباع بازار
اشباع بازار یک خطر واقعی است. اگرچه برخی شرکتها حامی فرنچایزیهای هستند، اما برخی هم اینگونه نیستند. تجاوز به قلمرو فرنچایزیها، یک موضوع شدیدا اختلافی میان طرفین فرنچایز است. در بعضی مناطق، فرنچایزیها ابراز نگرانی کرده و ادعا میکنند که بازار در ناحیه آنها اشباع شده است.
- آزادی کمتر
و آخرین مورد از معایب فرنچایز:هنگامی که قرارداد فرنچایز بسته میشود، فرنچایزیها متعهد میشوند که محصولات شرکت را با فرمول از پیش تعیین شده بفروشند. این ویژگی، عامل اصلی موفقیت فرنچایز است، اما همزمان ممکن است محدودیتهای بسیاری را برای فرنچایزیها در بر داشته باشد. شرکتها میخواهند به موفقیت دست پیدا کنند و اغلب آنها عملکرد فرنچایزیها را به دقت کنترل میکنند تا اطمینان حاصل کنند که فرنچایزی آنها از شیوههای تعیین شده پیروی میکند.