مزایای فرنچایز از نگاه کار آفرینی
مزایای فرنچایز
درخواست کننده فرنچایز فرصت راهاندازی یک کسب و کار را در زمانی نسبتا کوتاه خواهد داشت و به سبب شناخته شده بودن، معمولا این نوع کسب و کارها سریعتر از کسب و کارهای مستقل به سوددهی میرسند اما با این وجود، زودتر از شش تا هشت ماه به سوددهی نمیرسند.
علاوه بر این، فرنچایزیها از تجربهی تجاری شرکت اصلی نیز بهره میبرند. در واقع، تجربه عامل اصلی خرید فرنچایز است. بسیاری از کارآفرینان به تنهایی وارد یک کسب و کار شده و مرتکب اشتباهات بزرگی میشوند. صاحب یک کسب و کار مستقل در ابتدای راه، فرصت زیادی برای اشتباه کردن ندارد. در فرنچایز، شرکت اصلی با سعی و خطاهای فراوان پیچ و خمهای اساسی آن کسب و کار را طی کرده و فرنچایزی از این تجربه سود میبرد. فرنچایزرها، منحنیهای یادگیری را طی کرده اند و اکنون رازهایی را که برای موفقیت در صنعت کشف کرده اند، در اختیار فرنچایزیها میگذارند. برای بسیاری از کارآفرینان نوپا، دسترسی به مدلهای کسب و کار که مسیر اثبات شدهای دارند، امنترین راه شروع یک کسب و کار است. سؤال اساسی که هر کارآفرین باید به آن پاسخ دهد، این است: «یک فرنچایزر چه کاری میتواند برای من انجام دهد که من به تنهایی قادر به انجام آن نیستم؟» پاسخ این سؤال بستگی به شرایط کارآفرین دارد و میزان اهمیت ارزیابی سیستماتیک فرصتهای این نوع کسب و کار چندان مهم نیست. پس از بررسی دقیق، شخصی ممکن است به این نتیجه برسد که این نوع کسب و کار، دستاورد جدیدی که نتواند مستقلا بدان دست یابد، برای وی در بر نخواهد داشت. در عین حال شخصی دیگر ممکن است به عنوان صاحب یک کسب و کار، فرنچایز را کلید موفقیت بداند.
فرنچایز غالبا دارای مزایای زیر است:
- آموزش و پشتیبانی مدیریتی
میدانیم که یکی از مهمترین عوامل شکست یک کسب و کار، ناکارآمدی مدیریتی است. فرنچایزرها به خوبی از این مهم آگاه هستند و در تلاش برای کاهش خسارات آن، پیش از شروع کسب وکار، دورههای آموزشی مدیریتی را برای فرنچایزیها برگزار میکنند. بسیاری از فرنچایزرها و به ویژه پیشگامان این عرصه، آموزشها و مشاورهها را پس از شروع کسب و کار نیز به طور مداوم ادامه میدهند و این، خدمتی بسیار حیاتی است چرا که اغلب آنها، انتظار داشتن تجربه را از درخواست کنندگان ندارند. فرنچایزرها، علاوه بر آموزش نکات ظریفی که برای موفقیت در اجرای یک کسب و کار مورد نیاز است، جزئیاتی را به درخواست کنندگان منتقل میکنند که نیاز آنها را برای اجرای روزانهی برنامه برطرف میکند.
برنامههای آموزشی معمولا شامل کلاسها و آموزشهای در محل، جهت انتقال اصول پیشبرد یک کسب و کار میباشد. به عنوان مثال، پیش از آغاز کار، درخواست کنندههای فرنچایز از رستوران McDonald، چهارده روز را در شهر Illinois و در Hamburger University میگذرانند؛ جایی که آنان همه چیز را یاد میگیرند؛ از روش پاک کردن کباب پز گرفته تا عوامل حیاتی مدیریتی یک کسب و کار. همچنین متقاضیان فرنچایز از شرکت Maaco، چهار هفته را صرف یادگیری دستورالعملهای پنج بخشی چگونگی ادارهی یک مغازه و ارائه خدمات خودکار میکنند. شرکت H&R Block روشهای آمادهسازی امور مالیاتی را به درخواست کنندهها میآموزد، در صورتی که Dunkin’ Donuts در عرض پنج هفته، همه چیز را به درخواست کنندهها آموزش میدهد؛ از حسابداری گرفته تا درست کردن خمیر. برای اطمینان از موفقیت فرنچایزیها، بسیاری از فرنچایزرها، پشتیبانی و ارائه راهکارهای لازم را در طول حیات کسب و کار نیز ادامه میدهند. فرنچایزرها، این برنامههای آموزشی را به طور پیوسته ادامه میدهند، چرا که به خوبی میدانند که موفقیت نهایی آنان بستگی به موفقیت فرنچایزیها دارد.
با وجود ویژگیهای مثبت آموزش و انتقال تجارب، خطراتی نیز در این برنامهها وجود دارد. هر فرنچایزی باید بداند که «کمک» فرنچایزر ممکن است به «کنترل» کامل کسب و کار وی بینجامد. همچنین، برخی از فرنچایزرها برای برنامههای آموزشی خود، هزینه دریافت میکنند. بنابراین، فرنچایزیها باید دقیقا بدانند که با چه چیزی موافقت میکنند و چه هزینه هایی را متحمل میشوند.
- استفاده از نام تجاری
فرنچایزیهای دارای مجوز، حق استفاده از نام شناخته شده ملی و نام تجاری تبلیغاتی را برای یک کالا یا خدمت دارند و بنابراین، از مزیت شناساندن خود از طریق یک نام تجاری مشهور برخوردار هستند که این، یک ابزار قدرتمند تبلیغاتی است، چرا که مشتریان، علامت تجاری، نشانههای استاندارد، طراحی خاص فروشگاه و محصولات یک شرکت مشهور را میشناسند. قطعا یکی از اصول فرنچایز، بازرخداد موفقیت شرکت اصلی است. به طور مثال همه با قوس طلایی McDonald و یا سقف قرمز Red Roof Inn و استاندارد و کیفیت محصولات آنها آشنا هستند. مشتری اطمینان دارد که محتوی و کیفیت یک وعده ی غذایی McDonald در Fort Lauderdale با یک وعدهی غذایی در San Francisco یکسان است. بدون شک، دارا بودن یک کسب و کار که شهرت زیادی داشته باشد، بسیار ارزشمند است. البته این را هم بایستی بدانیم که عملکرد شرکت اصلی و یا دیگر فرنچایزیها، میتواند از ارزش و اعتبار نام تجاری بکاهد و در نتیجه اثر منفی بر کسب و کار داشته باشد. به عنوان مثال، حدود ۱۰ سال پیش، یکی از بدترین مسمومیتهای E.coli ثبت شده در امریکا در Washington غربی رخ داد. بیش از ۸۰۰ نفر در بیمارستانهای محلی تحت درمان قرار گرفتند. ۴ کودک از دنیا رفتند و بسیاری افراد دیگر دچار آسیبهای مادام العمر شدند. منبع مسمومیت، گوشتهای آلوده ای بود که در فست فودهای محلی عرضه شده بود. این رخداد تراژدیک، باعث افت فروش تمامی آن سلسله رستورانها شد.
- کیفیت استاندارد کالا و خدمات
از آنجا که فرنچایزیها، مجوز فروش کالا و خدمات تحت نام تجاری شرکت اصلی را میخرند، کیفیت آن کالا و خدمات نشان دهندهی شهرت آن شرکت است. بدست آوردن شهرت بی عیب و نقص در کسب و کار، به سرعت امکان پذیر نیست، در صورتی که نابود کردن آن زمان زیادی نمیخواهد. اگر به فرنچایزی اجازه داده شود که پایینتر از سطح استاندارد عمل کند، تصویر کل مجموعه، آسیب جبران ناپذیری را تجربه خواهد کرد؛ بنابراین، به طور معمول، فرنچایزرها، رعایت استانداردهای یکپارچهای را از کسب و کارهای زیردستشان طلب میکنند. در بسیاری موارد، آنها برای حفظ کردن سطح بالای عملکرد، بازرسیهای محلی انجام میدهند.
برای مثال، «John Schnatter»، بنیان گذار Papa John’s که یک فرنچایزر با رشد زیاد و سرعت بالا است، شخصا در هر هفته، ۴ تا ۵ بازدید از مراکز تحت نظر خود دارد تا از استاندارد بودن کیفیت آنها اطمینان حاصل کند. او در میان فرنچایزیهای خود به سبب توجهش به جزئیات مشهور است. وی بعضا حتی پیتزاهای طبخ شده را به واسطه حبابهای موجود در نان و یا سس گوجهاش چک میکند. یک تحلیلگر صنعت میگوید: «پیتزا زندگی Schnatter است و او آن را خیلی جدی میگیرد.»
حفظ کیفیت آن قدر مهم است که اغلب فرنچایزرها، حق فسخ قرارداد را در صورت برآورده نشدن استانداردهایشان برای خود محفوظ میدارند.
- برنامههای تبلیغاتی ملی
یک برنامهی کارآمد برای موفقیت هر فرنچایز ضروری است. بازاریابی کالا یا خدمات یک نام تجاری در یک ناحیه جغرافیایی وسیع، نیازمند مبارزهی تبلیغاتی گسترده است. یک برنامهی تبلیغاتی محلی یا ملی به تمامی کسب و کارهای زیردست سود میرساند. معمولا این برنامه توسط شرکت اصلی سازماندهی و کنترل میشود. هر فرنچایزی، درصدی از فروش ماهانهی خود (حدود ۱ تا ۵ درصد) و یا یک مقدار ثابت ماهیانه را جهت این کار پرداخت میکند. به طور مثال، فرنچایزیهای شرکت Subway باید ۳/۵ درصد سود ناخالص خود را برای برنامهی تبلیغات ملی پرداخت کنند. همهی این اعتبارات برای برنامههای تبلیغاتی استفاده میشود. اثر این نوع تبلیغات بسیار بیشتر از حالتی است که هر کدام از کسب و کارها به تنهایی به تبلیغات بپردازند.
بسیاری از فرنچایزرها از کسب و کارها میخواهند که حداقل بودجهای را به تبلیغات محلی اختصاص دهند. به عنوان مثال، برای تکمیل برنامهی تبلیغات ملی هر دو شرکت Wendy’s و Burger King حداقل سه درصد از سود ناخالص فرنچایزیهای خود را به تبلیغات محلی اختصاص میدهند. برخی فرنچایزرها به کسب و کارهای زیردستشان برای طراحی و ساخت تبلیغات محلی یاری میرسانند. بسیاری از شرکتها نیز فرنچایزیهای خود را در خلق برنامههای ارتقایی و فراهم کردن تبلیغات روزنامهای یاری میکنند.
- کمکهای مالی
فرنچایزرها برای گسترش کسب و کار خود به پول فرنچایزیهای خود وابسته هستند؛ با این حال، آنها معمولا کمک مالی اضافهای به فرنچایزیها نمیکنند. آنها به ندرت وامی جهت پرداخت حق امتیاز به کسب و کارهای زیردست میدهند. البته زمانی که فرنچایزرها، یک فرنچایزی مؤثر و استراتژیک را تشخیص دهد، میتواند کمکهای مالی مستقیم و داوطلبانهای را در برخی بخشها مثل تجهیزات خرید، انبارداری و یا در تأمین حق امتیاز انجام دهد. از آنجا که برخی زیردستان در هنگام شروع کسب و کار، شرایط ناپایداری دارند، فرنچایزر میتواند کمکهای مالی مستقیم برای آنها فراهم کند.
به طور مثال، US Franchise System شرکت فرنچایزر برای Microtel Inn و Howthorn Suites Hotels، یک سامانهی تقویتی نیز به نام US Funding Corporation به وجود آورده است که مجموعا فرنچایزیهای خود را با ۲۰۰ میلیون دلار در امور ساخت و رهن، یاری میدهد. این برنامه نه تنها زمان مورد نیاز برای آغاز یک فرنچایز را کاهش داده است، بلکه سرعت افزایش کسب و کارها را نیز بالا برده است.
تقریبا نیمی از اعضای انجمنهای بین المللی کسب و کارهای فرنچایز اظهار داشتهاند که به فرنچایزیهای خود کمکهای مالی ارائه میدهند؛ با وجود این، تنها یک چهارم این کمکها، کمکهای مالی مستقیم بوده است. در اکثر موارد به جای کمک مالی مستقیم، وام، کرایه و یا اعتبارهای کوتاه مدت برای آنها در نظر گرفته شده است. فرنچایزرها معمولا تمایل دارند کسب و کارهای موفق زیردست را با بانکها، سرمایه گذاران شخصی و دیگر منابع مالی پیوند دهند. چنین ارتباط و پشتیبانی، فرنچایزیها را در تلاش برای ایفای تعهدات، بیشتر یاری میدهد چرا که وام دهندهها معتقدند با پشتیبانی فرنچایزرها، احتمال ورشکستگی زیردستان کاهش مییابد.
وجود روابط نزدیک میان وام دهندگان و فرنچایزرها میتواند در این مقوله تأثیرگذار باشد، چرا که یافتن بودجه برای یک کسب و کار فرنچایز چالش برانگیز است، درست مثل جذب سرمایه برای شروع یک کسب و کار.
به عنوان مثال، هنگامی که Jana Sappenfield شروع به جستجو برای تأمین ۱/۶ میلیون دلار از ۱/۹ میلیون دلار لازم برای خرید سامانهی فرنچایز کسب و کار Primrose School کرد، فرنچایزرها، وی را برای برقراری ارتباط با Newcourt/AT&T که یک پرداخت کننده تسهیلات به کسب و کارهای کوچک میباشد، یاری کردند. این مؤسسه با ۲۵ شرکت ارتباط دارد. وی میگوید: «آنها با Primorse آشنا بودند. بنابراین زمانی برای جستجو و موافقت با پرداخت وام فرنچایز تلف نشد.» از آن جا که Primrose School تقاضای وی را جهت دریافت وام پذیرفته بود، درخواست وی به راحتی توسط Newcourt/AT&T پذیرفته شد. بنابراین هنگامی که موافقت فرنچایزر با درخواست وام به دست مؤسسه مذکور رسید، آنها مطمئن بودند که فرنچایزی شایسته دریافت وام است. خانم Sappenfield در اولین فرنچایز خود آن قدر موفق بود که دومی را نیز خرید.
- استفاده از شیوههای اثبات شدهی کسب و کار و تولید
اصولا آن چه یک فرنچایزی میخرد، تجربه، تخصص و تولیدات یک فرنچایزر است. وی مجبور نیست کسب و کارش را بر سعی و خطای بسیار بنا کند. به جای تکیه کردن بر توانایی فردی در راه اندازی کسب و کار و جذب مشتری، یک فرنچایزی میتواند به شیوه ها و تکنیکهای از پیش فراهم شدهی کسب و کار تکیه کند. این روشها و عملکردهای استاندارد، شانس موفقیت فرنچایزی را بسیار بالا میبرند و از اغلب سعی و خطاها و مشکلات ناشی از کمبود آموزش، جلوگیری میکنند. علاوه بر این، فرنچایزی برخلاف کسب و کارهای مستقل مجبور به تلاش برای شناخته شدن در بازار نیست.
- قدرت خرید متمرکز
برتری مهمی که یک فرنچایز نسبت به کسب و کار مستقل دارد، این است که وی در قدرت خرید گسترده و متمرکز فرنچایزر، شریک است. اگر فرنچایزر، مواد اولیه را برای کسب و کارهای زیردست خریداری کند، آنها میتوانند از طریق تخفیفی که جهت خرید عمده کالا گرفته میشود، صرفهجویی بسیاری داشته باشند. به طور مثال، بعید به نظر میرسد که یک فروشندهی مستقل بستنی بتواند قدرت خرید شرکت معتبر Baskin-Robbins را با بیش از ۴۵۰۰ فرنچایز بدست آورد. در بسیاری از موارد، صرفه جوییهایی از این دست، امکان رقابت کسب و کارهای مستقل با کسب و کارهای فرنچایز را از بین میبرد.
- انتخاب مکان و پشتیبانیهای محلی
مکان مناسب برای موفقیت هر کسب وکار کوچکی حیاتی است و کسب و کارهای فرنچایز نیز از این امر مستثنی نیستند. در حقیقت، فرنچایزرها، سه عامل مهم و تعیین کننده در این نوع کسب و کار را مکان، مکان و مکان میدانند! وابستگی به یک فرنچایزر، خود میتواند بهترین راه برای یافتن یک مکان درجه یک برای کسب و کار باشد. بسیاری از فرنچایزرها، تحلیلهای گستردهای برای یافتن مکان هر کسب و کار انجام میدهند که از آن جمله میتوان به مطالعهی الگوهای ترافیکی، منطقه بندی سفارشات، دسترسی و تراکم جمعیت اشاره کرد. برای مثال، McDonald به جهت تواناییاش در یافتن مکانهای درجه یک در مناطق شلوغ، مشهور است. با وجود این که یافتن مکان مناسب، وظیفهی فرنچایزی است، اما اغلب فرنچایزرها حق تأیید نهایی مکان را برای خود حفظ میکنند. انتخاب مکان مناسب، نیازمند تجزیه و تحلیل است؛ تجزیه و تحلیل الگوهای ترافیکی، منطقه بندی سفارشات، دسترسی، تراکم جمعیت و بررسی سرشماریهای نفوس.
برخی فرنچایزرها، پشتیبانی منطقهای به فرنچایزیها ارائه میدهند که شامل حق انحصاری توزیع کالا و خدمات با نام تجاری فرنچایزر در مناطق جغرافیایی خاص است. در این پشتیبانی، تعهدی شکل میگیرد که طی آن، دیگر فرنچایزیها را از حضور در محدودهی جغرافیایی خاص باز میدارد. محدودهی یک فرنچایزی، بسته به صنعت مورد نظر متفاوت است. برای مثال، یک رستوران فست فود معمولا موافقت میکند که دیگر زیردستانش را در فاصلهی حداقل یک و نیم مایلی از هم قرار دهد. اما یک فرنچایزر بستنی فروشی، این فاصله را بر اساس تخصیص کدهای پستی تعیین میکند. هدف چنین محافظتی، جلوگیری از تعدی فرنچایزیها به محدودهی یکدیگر و توزیع میزان فروش است. از آنجا که ممکن است بازار با کسب و کارهای موجود اشباع شود، قرار دادن فرنچایزهای جدید، محل اختلاف بین فرنچایزر و فرنچایزیها میشود. فرنچایزیها، فرنچایزرها را متهم میکنند که با ایجاد کسب و کارهای جدید به محدودهی آنها تجاوز میکنند و باعث افت فروش آنها میشوند. اگر چه اغلب فرنچایزرها، نوعی از حمایت را بر زیردستان اعمال میکنند اما این تعهدات، موردی و قابل تغییر است.
- احتمال موفقیت بیشتر
سرمایه گذاری در فرنچایز بدون ریسک نیست. سالانه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کسب و کار فرنچایز وارد بازار میشوند ولی لزوما تمامی آنها قادر به ادامهی حیات نیستند. با این حال، اطلاعات آماری موجود، نشان میدهد که این نوع کسب و کار، ریسک کمتری نسبت به راهاندازی یک کسب و کار مستقل دارد. آمارهای کلی برای درک این واقعیت مفید هستند، اما درصدهای موفقیت این نوع کسب و کار در زمینه های خاص، به طور گویاتر، مؤید این مطلب است. تجربه نشان داده است که درصد موفقیت در این نوع کسب و کار از انواع دیگر بالاتر است. این درصد موفقیت، دامنهی وسیعی از خدمات، مساعدتها و پشتیبانیها را شامل میشود. اما هرگونه آماری مبنی بر موفقیت یک کسب و کار، باید تفسیر شود. برای مثال، هنگامی که یک فرنچایزر، در شرف ورشکستگی است، معمولا فرنچایزیهای خود را بازخرید میکند و آن را تحت عنوان ورشکستگی گزارش نمیکند. در نتیجه، بسیاری از آنها به سبب نداشتن هیچ گونه ورشگستگی، به خود میبالند.
در نهایت میتوان گفت ریسک موجود در فرنچایز به مهارتهای مدیریتی و تجارب اقتصادی مؤسس آن بسیار وابسته است. با توجه به این مقوله، بسیاری از افراد، حس «تنها نبودن در فرنچایز» را به کسب و کار مستقل ترجیح میدهند و متقاعد میشوند که این نوع کسب و کار، عاملی تسهیل کننده برای موفقیت آنان است.
معایب فرنچایز از نگاه کار آفرینی
معایب فرنچایز
واضح است که مزایای استفاده از این نوع کسب و کار میتواند احتمال موفقیت بیشتر و ورشکستگی کمتر در مقایسه با کسب و کار مستقل باشد. با این حال، متقاضیان فرنچایز باید برخی آزادیهای خود را فدای آن کنند .
یک فرنچایزی باید محدودیتهای این نوع کسب و کار را از پیش بداند.معایب فرنچایز عبارتند از:
- حق امتیاز و تقسیم سود
یکی از معایب فرنچایز این است که تمامی فرنچایزرها، حق امتیاز و بخشی از سود حاصل از فروش را در ازای استفاده از نام، محصولات، خدمات و سیستمهای اقتصادی خود، از فرنچایزیها طلب میکنند. این هزینهها در انواع مختلف فرنچایز و حتی در صنایع مشابه، متفاوتند. برای مثال، شرکت Subway گزارش داده است که هزینه اولیهاش ۵۲۰۰۰ تا ۱۹۱۰۰۰ دلار است. همچنین Quizno’s، ۷۷۰۸۰۰ تا ۱۱۰۰۰۰۰ دلار، McDonald، ۴۸۹۹۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰۰ دلار و Taco Bell 3000000 دلار را به عنوان هزینه اولیه اعلام کردهاند. این هزینهها نسبت به هزینهی زمین و ساخت، تغییر میکنند.
هزینههای اولیه معمولا شامل حق امتیاز و هزینه استفاده از نام تجاری است. اغلب فرنچایزرها در قبال استفاده از نامشان، هزینه مطالبه میکنند. سایر هزینهها میتواند شامل هزینهی خرید و آمادهسازی مکان، ساخت، تابلوها، تجهیزات، لوازم و آموزش باشد. به عنوان مثال، شرکت Closets by Design هزینهای بین ۱۹۵۰۰ دلار تا ۳۴۹۰۰ دلار دریافت میکند که حمایت و آموزش مدیریتی و پشتیبانی را در بر میگیرد. پیش از امضای هر قرارداد فرنچایز، فرنچایزی باید هزینهی نهایی را محاسبه کند.
فرنچایزرها به طور پیوسته و در دورههای زمانی، هزینههایی را نیز به عنوان شراکت در سود دریافت میکنند. این مقدار، معمولا درصدی از سود ناخالص حاصل از فروش است. مقدار این دریافت، بین ۱ تا ۱۱ درصد متغیر است. البته به طور معمول، این مقدار بین ۳ تا ۷ درصد میباشد. به عنوان مثال، شرکت Atlanta Bread Company 5 درصد دریافت میکند که به صورت هفتگی پرداخت میشود. این مقدار ممکن است هزینهی سربار کسب و کارها را بسیار افزایش دهد. حتی اگر کسب و کاری نتواند سودی بدست آورد، این هزینه اخذ خواهد شد. در برخی موارد معدود، هزینهای که باید برخی کسب و کارها به شرکت اصلی پرداخت کنند، درست برابر سودی است که عائدشان میشود. برای جلوگیری از این معضل، کسب و کارها باید محاسبات اقتصادی مورد نیاز را انجام دهند. یکی از راههای انجام این کار این است که جزء به جزء هر آنچه دریافت میکنند، محاسبه کنند و سپس مقایسه کنند که آیا با هزینهها مطابقت دارد یا خیر. توجه داشته باشید که کدام هزینهها، اولیه هستند و کدام اضافه. حتی دارا بودن فرنچایز شرکت معتبری چون McDonald به معنی موفقیت نیست. حدود ۸ درصد از فرنچایزیهای این شرکت به دلیل فشارهای مالی، خود را بازخرید میکنند.
- نظارتها و کنترلهای سختگیرانه
اگرچه یک فرنچایزی، صاحب کسب و کار است، اما خودمختاری یک کسب وکار مستقل را دارا نیست. برای حفظ شهرت اجتماعی، شرکت اصلی، رعایت استانداردهای مشخصی را از زیردستان انتظار دارد. اگر یک فرنچایزی از پس این استانداردها بر نیاید، شرکت اصلی، مجوز وی را باطل میکند. نظارت بر رعایت این استانداردها توسط بازرسان مشخص میشود. در برخی مواقع، سختگیریها بار سنگینی را بر دوش زیردستان میگذارد. یک فرنچایزی، بعضا ناچار است گزارشات کتبی را ارائه کند که زمان بسیار زیادی از وی میگیرد. در برخی حالات ممکن است قوانین وضع شده در این رابطه کمی ناعادلانه و نامطلوب باشد.
- محدودیت در خرید
برای حفظ کیفیت ممکن است فرنچایزیها مجبور باشند محصولات و تجهیزات خاصی را از فرنچایزر و یا مراکز مورد تایید آنها خریداری کنند. به طور مثال، شرکت Kentucky Fried Chicken فرنچایزیهای خود را مجبور به خرید چاشنی از شرکت خاصی کرده است، چرا که ممکن است خرید چاشنی نامرغوب و ارزان باعث بدنامی شرکت شود. در برخی شرایط، ممکن است این نوع قوانین در دادگاه به عنوان نقض قانون، مورد اعتراض واقع شوند، اما به طور کلی وضع این قوانین حق شرکتهاست. شرکت اصلی میتواند برای تولیدات خود قیمت تعیین کند ولی برای تولیدات فرنچایزیهای خود، خیر. در این باره شرکت اصلی تنها میتواند قیمتهایی را به فرنچایزیهای خود پیشنهاد دهد.
- خط تولید محدود
در اغلب موارد، در قرارداد فرنچایز اشاره میشود که فرنچایزی تنها میتواند کالاهایی را به فروش برساند که شرکت معین میکند. در غیر این صورت مجوز او باطل خواهد شد.
بر اساس این قرارداد ممکن است یک فرنچایزی مجبور به تولید یک محصول خاص شود و یا نتواند محصول مورد علاقهی خود را تولید کند. آزادی فرنچایزی در بومیسازی محصول محدود شده است، اما برخی شرکتها اجازهی این کار را به فرنچایزیهای خود میدهند.
یکی از فرنچایزیهای McDonald به نام Herb Peterson، به هنگام آشپزی، نیمروی لبهگردی ساخت که ظاهر آب پز داشت. وی این نوع نیمرو را در شیرینی انگلیسی قرار داد، آن را با گوشت کانادایی و پنیر آب شده تزیین کرد، و غذای حاصل را به Ray Kroc، سرآشپز شرکت نشان داد. وی دو عدد از آنها را خورد و پس از آن این محصول با نام پیشنهادی همسر آقای Peterson یعنی «گیرا» به فروش رسید؛ در سال ۱۹۷۵ این شرکت اولین ارائه دهنده فست فود شد که صبحانه هم سرو میکرد و این نیمرو یکی از اجزای اصلی منوی صبحانه شد.
- برنامههای آموزشی نامطلوب
هر فرنچایزی باید مراقب شرکتهایی باشد که قول خدمات، راهنماییها و کمکهای زیادی میدهند ولی به هیچ کدام عمل نمیکنند. برای مثال، یک فرنچایزر پس از دریافت هزینه بسیار بالا بر برنامهای تحت عنوان «برنامهی وسیع و جامع آموزشی» تکیه کرد. آن برنامه چیزی جز چند جزوه خودآموز نبود. مثال دیگر در این مورد، فرنچایزیهای عجولی هستند که به شرکتهای گمنام اعتماد میکنند و دیگر آنها را نمیبینند! اگرچه قوانین تا حد زیادی جلوی این مشکلات را گرفته اند اما همچنان افراد سودجویی وجود دارند که از افراد ناآگاه سوء استفاده میکنند.
- اشباع بازار
اشباع بازار یک خطر واقعی است. اگرچه برخی شرکتها حامی فرنچایزیهای هستند، اما برخی هم اینگونه نیستند. تجاوز به قلمرو فرنچایزیها، یک موضوع شدیدا اختلافی میان طرفین فرنچایز است. در بعضی مناطق، فرنچایزیها ابراز نگرانی کرده و ادعا میکنند که بازار در ناحیه آنها اشباع شده است.
- آزادی کمتر
و آخرین مورد از معایب فرنچایز:هنگامی که قرارداد فرنچایز بسته میشود، فرنچایزیها متعهد میشوند که محصولات شرکت را با فرمول از پیش تعیین شده بفروشند. این ویژگی، عامل اصلی موفقیت فرنچایز است، اما همزمان ممکن است محدودیتهای بسیاری را برای فرنچایزیها در بر داشته باشد. شرکتها میخواهند به موفقیت دست پیدا کنند و اغلب آنها عملکرد فرنچایزیها را به دقت کنترل میکنند تا اطمینان حاصل کنند که فرنچایزی آنها از شیوههای تعیین شده پیروی میکند.
مراحل صدور و تمدید جواز تأسیس
مراحل صدور و تمدید جواز تأسیس
مجوزها
- فعالیت صنعتی: یک فعالیت اقتصادی است که در امر تولید، فرآوری یا بستهبندی محصولات گوناگون در سطح انبوه از طریق انجام عملیات فیزیکی و یا شیمیایی بر روی مواد و یا مونتاژ قطعات و اجزا با استفاده از نیروی ماشین و عملیات تحقیقات، طراحی و خدمات مهندسی مرتبط صورت میگیرد.
- واحد صنعتی: شخصیتی حقیقی یا حقوقی است که یک یا چند فعالیت صنعتی را در یک محل مشخص انجام میدهد.
- طرح صنعتی: مجموعه عملیات اجرایی، فنی و خدمات صنعتی است که با هدف، زمان و بودجه مشخص تا منتهی شدن به فعالیت صنعتی ادامه پیدا میکند. بر اساس مصوبه شورای عالی اداری، تعداد مجوزهای لازم جهت ایجاد واحدهای صنعتی منحصرا به جواز تأسیس و پروانه بهرهبرداری محدود شده است.
- جواز تاسیس: مجوزی است که متقاضی پس از انجام مطالعات، بررسیها و تکمیل و ارائه پرسشنامه مربوط به احداث واحد صنعتی (تولیدی، خدمات مهندسی، تحقیقات صنعتی و کشت و صنعت) آن را دریافت کرده و با رعایت ضوابط و مقررات مربوط، اقدام به انجام عملیات اجرایی و نصب ماشینآلات مینماید.
- پروانه بهره برداری: مجوزی است که دارنده جواز تأسیس پس از انجام مراحل مربوط به ایجاد، تکمیل و راهاندازی واحد صنعتی دریافت مینماید.
مراحل صدور مجوز
- بررسی، مطالعه و ارزیابی فعالیت صنعتی به منظور انتخاب نوع فعالیت و محل اجرا (امکانسنجی)
- دریافت پرسشنامه مربوط از ادارات کل صنایع استانها
- تکمیل و ارائه پرسشنامه به اداره کل صنایع استان مربوط
- پرداخت ۵/۰ در هزار سرمایه ثابت و حداکثر یک میلیون ریال به حساب جاری شماره ۳۱۰ خزانه پس از اعلام نتیجه بررسی اداره کل صنایع استان ذیربط
ضوابط صدور و تمدید جواز تأسیس
برخی از قوانین مربوط به صدور و تمدید جواز تأسیس به شرح ذیل است:
ماده ۱: متقاضیان احداث واحدهای صنعتی اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند از طریق تهیه و تکمیل پرسشنامه مربوطه پس از دریافت جواز تأسیس اقدام به تأسیس واحد صنعتی نمایند.
تبصره ۱: معاونت توسعه صنعتی فهرست اولویتهای سرمایه گذاری را بر اساس مطالعات توسعه منطقهای و ملی اعلام مینماید.
ماده ۲: پرسشنامههای تکمیلی ارائه شده از سوی متقاضیان توسط ادارات کل استانها مورد بررسی قرار گرفته و در صورت تطبیق با ضوابط این دستورالعمل و با رعایت موارد ذیل نسبت به صدور جواز تأسیس اقدام خواهد شد:
- عدم مغایرت تولید مورد نظر با ضوابط شرعی و قانونی
- طرح مصوب زیست محیطی در مورد استقرار واحدهای صنعتی
- رعایت محدودیتهای منطقهای مصوب مانند احداث واحدهای صنعتی در شعاع ۱۲۰ کیلومتری شهر تهران
تبصره ۲: مقررات و ضوابط اعلام شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت کار و امور اجتماعی به هنگام صدور جواز تأسیس جهت رعایت به متقاضیان اعلام خواهد گردید.
ضوابط مزبور و تغییرات احتمالی آن توسط وزارت صنایع به ادارات کل صنایع استانها ارسال میشود.
تبصره ۳: مقررات و ضوابط اعلام شده از سوی سازمان دامپزشکی کشور به هنگام صدور جواز تأسیس به منظور تولید خوراک دام و طیور و ایجاد کشتارگاههای دام و طیور جهت رعایت به متقاضیان اعلام خواهد شد.
تبصره ۴: صدور جواز تأسیس به منظور تولید و یا مونتاژ انواع اتومبیل (سبک و سنگین)، کشتی، هواپیما، هلی کوپتر، لوکوموتیو، کشندههای ریلی و واگن قطار پس از بررسی طرح توسط ادارات کل صنایع استانها در اداره کل نظارت بر اجرای طرحها انجام خواهد گرفت.
تبصره ۵: به دلیل اهمیت نوع و کیفیت مواد غذایی مورد مصرف کودکان زیر دو سال، صدور جواز تأسیس به منظور تولید شیر خشک و غذای کودک منوط به هماهنگی قبلی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (اداره نظارت بر مواد غذایی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی) خواهد بود.
تبصره ۶: به منظور رعایت اصول بهداشتی و استانداردهای مربوط، صدور جواز تأسیس جهت تولید نمک خوراکی (اعم از یددار و بدون ید) منوط به استفاده از فرآیند تصفیه نمک و عرضه آن در بسته بندی مناسب خواهد بود. رعایت موارد فوق برای دارندگان جوازهای تأسیس صادره قبلی نیز الزامی است.
تبصره ۷: جهت استفاده مطلوب از ضایعات و بازیافت آن، جمع آوری، جداسازی و فرآوری ضایعات، فعالیت صنعتی تلقی گردیده و لذا صدور جواز تأسیس برای این گونه موارد بلامانع میباشد.
ماده ۳: کد محصول تولیدی میبایست بر اساس طبقه بندی بین المللی ISIC در جواز تأسیس درج شود.
ماده ۴: صدور جواز تأسیس به نام اشخاص حقوقی منوط به ارائه آگهی رسمی تأسیس شرکت میباشد.
ماده ۵: هزینه صدور جواز تأسیس به استناد تبصره (۵۱) قانون بودجه سال ۱۳۶۴ و تصویب نامه شماره ۸۳۹۸/ت۱۸۱ه مورخ ۲/۶/۱۳۷۲ هیأت وزیران، به میزان ۵/۰ در هزار سرمایه ثابت طرح و حداکثر معادل یک میلیون ریال میباشد که به حساب ۳۱۰ خزانه واریز خواهد گردید و غیر قابل استرداد میباشد.
تبصره ۸: به منظور برآورد سرمایه ثابت طرحهای مرتبط با عناوین اولویتهای سرمایه گذاری، ارزش ماشینآلات خارجی بر مبنای ارز صادراتی و سایر طرحها بر اساس نرخ ارز حاصل از صادرات محاسبه گردد.
ماده ۶: پرسشنامه های دریافتی حداکثر ظرف مدت ۷ روز اداری بررسی و در صورت تطبیق با ضوابط، جواز تأسیس در فرم چاپی مخصوص به نام متقاضیان صادر خواهد شد و در صورت عدم تطبیق، مراتب با ذکر دلایل، کتباا به متقاضی اعلام میگردد.
تبصره ۹: در مورد پرسشنامههایی که مستلزم زمان بیشتری برای بررسی کارشناسی میباشد، صدور جواز تأسیس حداکثر ظرف مدت یک ماه اداری انجام خواهد گرفت.
ماده ۷: یک نسخه از جواز تأسیس صادره جهت اطلاع و اقدامات مقتضی به دستگاههای دولتی ذیربط واحد آمار و اطلاعات وزارت صنایع، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت کار و امور اجتماعی، اداره کل نظارت بر امور دارویی و اداره نظارت بر مواد غذایی و آشامیدنی و بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و واحد آمار و اطلاعات اداره کل صنایع استان ارسال شود.
ماده ۸: هر گونه تغییر در ظرفیت (توسعه) و یا تغییر نوع تولید واحدهای صنعتی دارنده پروانه بهرهبرداری و یا جواز تأسیس، نیاز به تکمیل پرسشنامه جدید و منطبق با ضوابط مندرج در این دستورالعمل دارد.
تبصره ۱۰: چنانچه هزینه صدور جواز تأسیس بیش از مبلغ پرداخت شده قبلی باشد، مابه التفاوت آن دریافت خواهد شد و در صورت پایینتر بودن مبلغ، وجه دریافتی قابل استرداد نمیباشد.
ماده ۹: تغییر نام جواز تأسیس توسط مرجع صادرکننده به روش ذیل خواهد بود:
- در مورد اشخاص حقوقی با ارائه آگهی رسمی تأسیس و یا تغییرات
- در مورد اشخاص حقیقی با درخواست کتبی دارنده جواز تأسیس و در صورت تشخیص ضرورت با گواهی امضا رسمی
ماده ۱۰: تغییر محل واحد صنعتی در صورت تطبیق با مفاد بندهای ۲ و ۳ ماده ۲ و موافقت مرجع صادرکننده جواز تأسیس بلامانع میباشد.
ماده ۱۱: مدت اعتبار جواز تأسیس از تاریخ صدور، یک سال بوده و تمدید آن توسط ادارات کل صنایع استانها منوط به احراز شرایط ذیل است:
- تهیه زمین مناسب و اقدام به عملیات ساختمانی تولیدی مورد نیاز طرح
- اجاره محل و امکانات مناسب برای اجرای طرح (حداقل به مدت یک سال)
تبصره ۱۱: چنانچه قسمتی از اقدامات فوق الذکر به دلایل موجه از سوی متقاضی انجام نشده باشد، تمدید جواز به تشخیص مرجع صادرکننده، بلامانع میباشد.
تبصره ۱۲: تمدید جواز تأسیس برای بار دوم و بعد، منوط به پیشرفت کار مناسب نسبت به تمدید قبلی خواهد بود (مدت اعتبار هر تمدید یک سال میباشد).
تبصره ۱۳: در صورت عدم تمدید، جواز تأسیس صادره خود به خود فاقد اعتبار بوده و ادارات کل صنایع استانها و اداره کل آمار و اطلاعات میبایست اینگونه مجوزها را به موقع از فهرست دارندگان مجوز تأسیس حذف کنند.
تبصره ۱۴: هزینه تمدید جواز تأسیس به استناد تبصره ۵۱ قانون بودجه سال ۱۳۶۴ و بند ب تصویب نامه شماره ۱۸۱۵۴ مورخ ۴/۴/۱۳۶۳ هیأت وزیران، هر بار به میزان ده هزار ریال خواهد بود.